براساس سرشماری سال 85، استان تهران بالاترین آمار طلاق را به خود اختصاص داده است.
طبق سرشماری سال 85، استان تهران با داشتن 20درصد از کل طلاقهای کشور، بیشترین نسبت طلاقها را در استانهای کشور دارد و کمترین نسبت هم مربوط به استان ایلام بوده است.
تهران، کردستان، مرکزی، فارس و اصفهان پنج استان رتبه اولی در زمینه آمار طلاق است.
طرح بیمه طلاق در راستای حمایت از آسیبدیدگان از طلاق، طراحی و تدوین شده است،این طرح ضمن فراهم ساختن زمینههای لازم برای سودجویی بعضی افراد، باعث ترویج طلاق در کشور خواهد شد.
این طرح و طرحهای مشابه را نشاندهنده انحراف در اصول و بکارگیری قواعد بیمهای است.
بیمه شدگان واجد شرایط باید دارای شرایطی چون فراوانی وقوع حادثه، احتمال وقوع حادثه و امکان محاسبه آثار مالی ناشی از وقوع حادثه و همچنین مستقل بودن حادثه از اراده طرفین را بر اساس حقوق بیمه دارا باشند یا به عبارتی شرایط آنها از قابلیت ریسکپذیری برخوردار باشد.
در حقوق بیمه ریسکهای مشروع مورد تاکید است. منظور از ریسکهای مشروع، انطباق آن با هنجارها، عرف و اخلاق حسنه جامعه است.
اگر شرکتهای بیمهای اقدام به بیمه کردن هزینههایی مانند جرائم رانندگی کنند نتیجه آن عدم رعایت قوانین راهنمایی و رانندگی و ایجاد ناهنجاری اجتماعی جدیدی خواهد شد که میتواند پیامدهای فاجعهباری را به همراه داشته باشد.
وجود اشکالات عمده در این طرح
این طرح مستقل از اراده زوجین نیست یا به عبارتی طبق اصول بیمهای وقوع خطر نباید به میل و اراده طرفین قرارداد بیمه بستگی داشته باشد در حالیکه در اکثر موارد طلاق با رضایت طرفین صورت میپذیرد.
در بیمه طلاق، تعیین عمد یا غیر عمد بودن طلاق مشکل است که در این مقوله زمینه برای سودجویی برخی افراد سودجو فراهم میشود بدین صورت که آنها با انجام طلاقهای صوری از مزایای خاص این طرح بهرهمند میشوند.
اجرای طرح بیمه طلاق باعث کاهش نگرانی آثار مالی ناشی از طلاق برای خانمها و آقایان میشود اما باید توجه داشت که ماهیت این طرح با هنجارها و عرف ایران به عنوان یک کشور اسلامی که همواره منادی ترویج ازدواج و سنت پیامبر اسلام است، انطباق ندارد.
نباید فراموش کرد که طلاق هر چند خلاف شرع نیست اما در نگرشی عمیقیتر ترویج نوعی قبح اجتماعی است که شرع آن را هر چند حلال، اما بسیار مذمت و سرزنش کرده و حلال مبغوض دانسته است.
در ازدواجهای فامیلی امکان طلاق عاطفی بین افراد زیاد است ضمن اینکه والدین اجازه دخالت در زندگی فرزند را به خود میدهند.
در ازدواجهای فامیلی، زن و مرد با خصوصیات و ویژگیهای مثبت و منفی یکدیگر آشنایی کامل دارند و این آشنایی سبب میشود، مشکلات کمتری در زندگی داشته باشند.
معایب این ازدواجها
مشکل اصلی چنین ازدواجهایی که زندگی آنها را بر هم میزند، مسائل ژنتیکی است؛ این مشکل چنان آزار دهنده است که والدین زوجین هم تحت تأثیر قرار میگیرند.
ازدواج فامیلی مشکلات زیادی دارد
اختلاف در چنین زندگیهایی حتی به اطرافیان هم کشیده میشود و اقوام را از یکدیگر دور میکند.
در حد امکان باید از چنین ازدواجی دوری کنیم اما اگر دختر و پسر به دلیل پایبندی به آداب و رسوم یا میزان علاقهمندی بالا، قصد ازدواج داشتند باید مراحل کامل آزمایش قبل از ازدواج را طی کنند.
جوانانی که به دلیل علاقه شدید به یکدیگر بدون توجه به مسائل ژنتیکی با هم ازدواج میکنند و حاصل زندگی آنها فرزندی ناتوان میشود باید رنج زیادی را در زندگی تحمل کنند.
در بین قومها و قبیلهها چنین ازدواجهایی بیشتر مرسوم است اما باید این نگرش را تغییر داد تا با مشکلات بعد از آن مواجه نشویم.
دلیل عمده افراد برای میل به ازدواج فامیلی
در ازدواجهای فامیلی توقعات افراد از زندگی کمتر است و همین عامل میل افراد به چنین ازدواجی را بالا برده است.
نگرانی والدین در ازدواجهای فامیلی کمتر است به دلیل اینکه از یکدیگر آشنایی کامل دارند اما در ازدواج با فرد غریبه، نگرانی خانوادهها بیشتر است؛ به دلیل اینکه از فرد اطلاعات لازم و کافی ندارند و همین عامل استرس زیادی را برای والدین ایجاد میکند.
در ازدواجهای فامیلی امکان طلاق عاطفی بین افراد زیاد است؛ همچنین والدین درگیریهای زیادی با یکدیگر پیدا میکنند و اجازه دخالت در زندگی فرزند را به خود میدهند.
باور این که چرا برخی زوجهای جوان در سالهای نخست زندگی تن به جدایی میدهند، کمی سخت است، اما به طور حتم نمیتوان از آن ساده گذشت.
سازمان ثبت احوال در جدیدترین آمار خود بیشترین طلاقهای سال 1387 در تهران را مربوط به ازدواجهای کمتر از یکسال دانست.
در مقابل هر ازدواج در سال 1387، یک طلاق در استان تهران به ثبت رسیده است که آمار خوشایندی نیست.
ثبت 29 هزار و 429 واقعه طلاق در تهران طی یک سال گذشته
بیشترین طلاق ثبت شده طی این مدت مربوط به ازدواجهای کمتر از یکسال است.
برررسی پدیده طلاق در سالهای نخست ازدواج را از منظرهای متفاوت
نخست آن که زوجهای جوان به سطحی از آگاهی و بینش رسیدهاند و قبل از بچه دار شدن و گرفتاریهای ویژه آن به جدایی رضایت میدهند که این مورد مثبتی است ولی این پدیده در عین حال نشان دهنده نبود سازگاری و خلأ تصمیم گیری و مسئولیت پذیری زوجهای جوان است که ضرورت استفاده از مشاورههای خانوادگی و روانی را بیش از پیش آشکار میکند.
به گفته کارشناسان علوم اجتماعی، یکی از دلایل عمده بروز طلاق در سالهای نخست زندگی مشترک وجود تضادهای فکری و فرهنگی بین زن و مرد و مداخلههای مستقیم و غیرمستقیم نزدیکان در زندگی آنهاست.
آنها تغییر در نوع نگرش جامعه نسبت به مسایل اقتصادی و اجتماعی را یکی از دلایل سست شدن پایههای زندگی مشترک به ویژه در سالهای نخست میدانند و معتقدند که ترویج تفکر مادی گرایانه و افزایش چشم و همچشمی بین خانوادهها از جمله در تعیین مهریههای سنگین و جهیزیههای پرتجمل فشار مالی و روانی زیادی را به خانوادهها وارد میکند و سبب افزایش تنش و اختلاف از همان روزهای آغازین زندگی زوجهای جوان و والدین آنها میشود.
بیکاری، اعتیاد به مواد مخدر، مشکلات اقتصادی، اجتماعی، اختلاف طبقاتی، نبود تفاهم و بروز ناسازگاری خانوادگی از جمله عواملی هستند که فشارهای روانی زیادی را بر زندگی مشترک زوجین تحمیل می کنند و موجب افزایش طلاق بویژه در سالهای نخست ازدواج میشوند. اما این که کدام یک از این علل مهمتر است، سؤالی است که تاکنون به جوابهای متفاوتی ختم شده است.