معضلات اجتماعی

این وبلاگ توسط فاطمه بشکوفه ساخته شده است

معضلات اجتماعی

این وبلاگ توسط فاطمه بشکوفه ساخته شده است

کودکان، قربانیان طلاق

کودکان، قربانیان طلاق

طلاق یک فاجعه است. اما اگر تنها راه‌حل موجود باشد، وظیفه داریم اثرات مخرب آن را به حداقل برسانیم.
یادگیری نیز موضوع مشخص و واحدی نیست بلکه تقریبا همه رفتارها و فعالیت‌هایی که ما در طول زندگی انجام می‌دهیم از تجارب یادگیری سرچشمه می‌گیرد. کودکان قربانیان بلافصل والدین خویش هستند.

اگر پدر و مادر نتوانسته فضای مطلوب و شادی‌بخش خانوادگی را فراهم کند دستکم باید بیاموزد که چگونه آنان را از صدمات ناشی از طلاق تا حد امکان در امان نگه دارد.

ستیزهای خانواده که سرانجام به جدایی و طلاق منجر می‌شود، رفتاری است نابهنجار و غیرطبیعی و تاثیر مستقیمی دارد در ایجاد انگیزه و یادگیری فرزندان دو زوج بالغ و عاقل یا فرزندانی که همین والدین کم‌احساس و کم‌عاطفه آنها را به این جهان هستی آورده و اکنون با یک تصمیم آنها را تنها و بی‌کس رها می‌کنند و به دنبال زندگی جدید خود می‌روند و فرزندان می‌مانند و یک دنیا مشکلات و کشمکش‌هایی که از توان فرزند خارج است و انگیزه یادگیری را از بین می‌برد و فکرهای زیادی از جمله ترس از دست دادن پدر و مادر او را مشغول می‌کند. این ترس از تنهایی و رها شدن غالبا با جدایی پدر و مادر افزایش می‌یابد.

اتکای مطلق جسمی و روحی کودکان به والدین و وابسته بودن کامل زندگی آنها به والدین به ویژه در سنین 8، 7 سالگی که کودک شروع به استقلال بیشتر می‌کند، هراس و نگرانی او را موجه می‌سازد. در چنین موقعیتی به دلیل نیاز کودک به دریافت اعتماد به نفس بیشتر خواهش‌ها و زیاده‌طلبی‌هایش رو به افزایش می‌گذارد و او را از پدر و مادر دور و بیگانه می‌کند افسردگی و ناراحتی‌های روحی در کودک از تاثیرات جدایی والدین و جدا شدن کودک از آنهاست که در فرزندان طلاق به وجود آمده و مانع ایجاد انگیزه برای یادگیری می‌باشد.

احساس گناه در طفل و گوشه‌گیری از اثرات شرم جدایی است که تاثیر مستقیمی در امر یادگیری و خاموشی انگیزه دارد. امر یادگیری مستلزم خیالی آسوده است که بستری آماده و سلامت روان را طلب می‌کند و جرقه‌های پیشرفت در طفلی که با این مشکلات دست و پنجه نرم می‌کند به خاکستر تبدیل شده و امر یادگیری را مختل کرده و زندگی او را باری به هر جهت می‌کند و فقط روزگار می‌گذرانند، نقش خانواده در تربیت و آموزش فردی و اجتماعی در کتب قرون بعد از اسلام چون کیمیای سعادت، قابوسنامه، اخلاق ناصری و بسیاری کتب دیگر گواه این مدعاست.

یافته‌های پژوهشی نشان داد که طلاق توانایی والدین در امر انضباط و تربیت و همچنین فراهم ساختن یک برنامه زندگی منظم را کاهش داده و با پیش آمدن چنین وضعیتی، امکان مبتلا شدن بچه‌ها به مسائل و مشکلات یادگیری رفتاری و عاطفی افزایش می یابد و این مشکلات را تا چند نسل آینده می‌توان به صورت‌های مختلف مشاهده کرد.

طلاق و اثرات آن بر آلودگی محیط زیست

مجلس سنای استرالیا طی بیانیه یی رسمی از تمامی افراد مجرد این کشور خواست ازدواج کرده و از افراد متاهل نیز درخواست کرد از یکدیگر جدا نشوند چرا که بر اساس تحقیقات منتشرشده از سوی سازمان محیط زیست استرالیا، افراد مجرد دو یا سه برابر مواد زائد و آشغال تولید کرده و به دلیل مجرد بودن، باعث نابودی کره زمین می شوند.

سناتور استیو فیلدینگ گفت؛
«طلاق و تجرد تنها باعث بدتر شدن اوضاع جوی، بروز تغییرات نامناسب آب و هوایی و گرم تر شدن هوای کره زمین می شود. جدا شدن افراد باعث می شود فرد مجرد و مطلقه از اتاق های بیشتری استفاده کرده و به تبع آن از انرژی الکتریسیته بیشتری استفاده کند. از طرفی دیگر مصرف آب برای یک فرد مجرد بیشتر از افراد متاهل است.

پس از آن نیز تولید گازهای گلخانه یی به ویژه کربن نیز افزایش می یابد چرا که یک زوج می توانند با یک خودرو به رفت و آمد بپردازند، اما اگر طلاق بگیرند باید از دو خودرو استفاده کنند. به همین دلیل، طلاق یا مجرد بودن افراد بر طبیعت و محیط زیست اثرگذار است.»

"آرامش بعد از طلاق" چگونه به دست می آید؟

جدایی دردناک است و این یک حقیقت تلخ است. مگر این که شخص از نظر احساسی بسیار سرد و غیرصمیمی باشد. شاید گریه کردن ساده‌ترین کاری باشد که در چنین مواقعی می‌توان انجام داد.اما فرد نیاز به زمان دارد. زمانی برای سپری کردن و غلبه بر سختی و التیام نسبی زخم‌ها.

کارشناسان این زمان را زمان سوگواری می‌نامند. چنانچه شما نیزپس از مدتی که در زندگی مشترک بوده‌اید از همسرتان جدا شده‌اید ، نیاز به این زمان سوگواری دارید. پس نخواهید آن را انکار کنید.

آنچه مسلم است دوران پس از جدایی و طلاق برای هیچکدام از زوجین نمی تواند دوران طلایی باشد همچنین برای اطرافیان آنها حتی گاهی ممکن است به کدورت های ریشه دار ختم گردد به قول ارد بزرگ :گسستن دو همسر می تواند خاندانی را از هم بپاشد .

اما بهترین راه برای بهتر سپری کردن این دوران چیست؟

واقعیت این است که پاسخ این پرسش بستگی دارد به این که شما چه نوع شخصیتی دارید. برخی افراد خود را در کارشان غرق می‌کنند ، برخی دیگر در خانه می‌مانند و غصه می‌خورند. برخی دیگر نیز به افراط و تفریط در کارها می‌پردازند.

بهترین راه علاج آن چیزی است که به جایگزین‌درمانی معروف است. به این معنی که فقدان یا کمبود عشق و محبت را با فعالیت یا کار دوست‌داشتنی دیگر جایگزین کنید. برای مثال، با تغذیه مناسب و رفتن به سالن‌های ورزشی و انجام فعالیت‌های ورزشی به جسم و بدن خود محبت کنید. اما این که چگونه کار را آغاز کنید به ترتیب زیر است:

با بخشش شروع کنید

جدایی و طلاق بسیار دردناک است و شاید زخم‌های زیادی از آن بر روح و روان طرفین مانده باشد ، اما بدانید قطعا شما نیز گفتار و کردار زیبا و دوست‌داشتنی در این باره نداشته‌اید. هر دو از هم رنجیده‌خاطر هستید ، اما مرور اتفاقات تلخ فقط حال تان را بدتر می‌کند.
پس سعی کنید با وجود مخالفت با برخی رفتارها بتوانید از آن ها بگذرید و خود را به دست پروردگار بسپارید. البته این کار ساده نیست، اما بهترین مجرا برای خروج و تخلیه ناراحتی و خشم به شمار می‌رود.

ورزش یعنی خروج از افسردگی‌

تیلور، یکی از استادان دانشگاه استانفورد معتقد است ورزش یکی از شیوه‌های موثر برای خروج از افسردگی است. تاثیرات مثبت ورزش بر بدن همواره مورد توجه قرار می‌گیرد اما تحقیقات مشخص کرده است افرادی که ورزش می‌کنند با تقویت حافظه و روحیه احساس رضایت بیشتری از زندگی می‌کنند.
ورزش با کاهش استرس و افزایش احساس شادابی موجب احساس بهتر و رضایت بیشتر در افراد صرف‌نظر از وضعیت زندگی و مشکلات می‌شود.

متخصصان معتقدند ورزش مانند داروی ضدافسردگی عمل می‌کند و چنانچه روزانه 30‌دقیقه سریع راه بروند یا به طور منظم ورزش کنند ، پس از 10 روز تاثیر آن را در بهبود وضعیت روحی و شادابی خود خواهند دید.

از طرف دیگر، چنانچه ورزش به مدت طولانی در فعالیت‌های ثابت روزانه گنجانده شود ، موجب عملکرد بهتر مغز شده و مواد شیمیایی مسوول داشتن احساس بهتر و رضایت وارد خون می‌شود.

طلاق عاطفی، موذی‌ترین طلاق‌‌

طلاق عاطفی، موذی‌ترین طلاق‌‌

‌بسیاری از زوج‌ها با هم زندگی می‌کنند ولی از درون هم خبر ندارند ،در واقع قطع روابط عاطفی و عشقی که به تدریح بین زوجین صورت می گیرد...

من هرگز نفهمیدم که چرا والدینم از هم جدا شدند البته الان دیگر این مسئله برای من مهم نیست، با این موضوع کنار آمده‌ام ولی همیشه این سؤال برایم وجود داشته که چرا آنها که برای با هم بودن خودشان دلیل محکمی نداشتند من را به این دنیا دعوت کردند.

ازدواج امری مقدس در اسلام است و برای انجام آن تأکیدات بسیار شده است،‌ زوج‌های جوان علاوه بر اینکه برا ی انتخاب همسر دارای مشکلات فراوانی هستند با مشکلات مالی و اقتصادی زیادی هم برای برگزاری مراسم عروسی مواجهند تا خاطره یک شب به یادماندنی را در دفتر تاریخ زندگیشان ثبت کنند.

البته گفتنی است که همیشه هم لحظات بر وفق مراد این افراد نیست ، چرا که بعد از گذشتن از مشکلات برای رسیدن به آرامش ودرست لحظه‌ای ‌ای که زوج جوان احساس می کند خوشبخت‌ترین زوج دنیا ،‌ با آنچه که در واقعیت می بیند کاملاً متفاوت است.

برای از بین رفتن خیلی از سوء تفاهمات زندگی خیلی از زوج‌های جوان غرور خود را زیر پا می‌گذرند و در مقابل همسرشان گذشت می‌کنند که البته این کار در همه مراحل و برای مقابله با همه مشکلات کارساز نیست.

از این‌جاست که مشاجره‌ها و بحث ها آغاز می‌شود و تازه متأهلین تلاش می‌کنند جو را بهتر کنند و گاهی هم از والدین و یا دوستان کمک می‌گیرند.

در بسیاری از موارد اگر میانجی‌گری توسط شخصی صورت گیرد که با عدالت بین زوج جوان رفتار کند ممکن است خیلی از مسائل حل شود ولی نکته اینجاست که طرفین برای خود افرادی را به عنوان واسطه قرار می‌دهند که حرف و سخن او را به طور منطقی برای دیگری بیان کند.

جوانان در شرف ازدواج، زمانی که باید با عقل و استدلال دست به انتخاب بزنند و همسری را انتخاب کنند که بتوانند با وی یک عمر را در آرامش زندگی کنند، فقط به شباهت‌های ظاهری توجه کرده و چون در این دوران احساسات بر منطق تقریباً حاکم است فرد بدرستی نمی‌تواند تصمیم بگیرد و با وجود عدم سنخیت در بسیاری از موارد خیلی از مسائل و مشکلات را جدی نگرفته و حل بسیاری از مشکلات را به بعد از ازدواج موکول میکند، درحالی که بعد از ازدواج ممکن است راه حل ها به مشاجره ‌های طولانی تبدیل شود.

واگذاری مشکلات به گذر زمان شاید در بسیاری از موارد با نتیجه همراه باشد ولی همیشه هم نباید با بی‌اهمیت جلوه دادن مسئله‌ای حل آن را به گذشت زمان موکول کرد.

درست است که آمارها عدم تفاهم بین زوجین،‌ فقر و بیکاری را از مهمترین عوامل طلاق‌ بیان کرده است ولی قطع روابطه عاطفی و در واقع طلاق عاطفی که در خیلی از خانواده‌ها وجود دارد را نباید دست کم گرفت.

بسیاری از زوج‌ها با هم زندگی می‌کنند ولی از درون هم خبر ندارند ،در واقع قطع روابط عاطفی و عشقی که به تدریح بین زوجین صورت می گیرد می‌تواند از عوامل پنهان و ناگفته بسیاری از زوجها برای درخواست طلاق‌ها باشد.

از بین رفتن بسیاری از ارزش‌ها در خانواده‌ها از جمله احترام به یکدیگر به خصوص برای زوجین در مقابل فرزندان از عوامل مهم تنش در خانواده است که ‌می‌تواند به مشاجره‌های طولانی و طلاق تبدیل شود.

محمد حسین پناهی مدیرگروه مطالعات زنان دانشگاه علامه طباطبایی :

" طلاق های روانی "
در این نوع طلاق زن و شوهر با هم زندگی می‌کنند ولی نسبت به هم هیچگونه تعهد و مسئولیتی ندارند،‌ بسیاری از زنان با شوهران خود به گونه‌ای زندگی می‌کنند که گویی هیچ مشکلی با هم ندارند ولی در واقع رشته عاطفی بین این دو نیست که آنها را به هم وصل کند.

دختر جوان 24 ساله‌ای که طلاق گرفته بود، ‌در این‌باره می‌گوید همیشه از طلاق وحشت داشتم،‌ وقتی که ازدواج کردم و به خانه خودم رفتم هرگز به این فکر نمی‌کردم که روزی طلاق خواهم گرفت اما خیلی زود زندگی مشترک ما به پایان رسید و از همسر جدا شدم،‌خودم دلیل این جدایی را از بین رفتن عواطف و علایق در طول 2 سال زندگی مشترک می‌دانم.

* آمار طلاق در 9 ماه اول سال

بر اساس گزارش سازمان ثبت احوال در نه ماه اول امسال 81033 مورد طلاق و در همین زمان 712488 مورد ازدواج گزارش شده است.

برخی از روانشناسان بر عقیده استوارند که اکثر زنان ایرانی به خصوص در شهرها و روستاهای کوچک با شرایط سخت بسیار سازگار بوده و با حداقل امکانات در کنار فرزندانشان زندگی می‌کنند و کوچکترین اعتراضی هم ندارند ،‌ولی بر طبق آمارها در نه ماه اول سال در استانی مثل کهکیلویه و بویراحمد480 مورد ،شهرستان قم که شهری مذهبی است 1420 مورد و در ‌ سیستان و بلوچستان 929 مورد طلاق گزارش شده است ،‌این آمارها نشان می‌دهد که طلاق به صورت امری عادی در همه قومیت‌ها نفوذ کرده است.

*فرزندان بیشترین آسیب را در طلاق ‌می‌بینند

وقتی طلاقی صورت می‌گیرد بیشترین آسیب به فزندان وارد می‌شود‌،‌ امیرحسین _ ع 24 ساله که والدینش در سن 10 سالگی وی از هم جدا شده‌اند در این باره می‌گوید: من هرگز نفهمیدم که چرا والدینم از هم جدا شدند البته الان دیگراین مسئله برایم مهم نیست و با آن کنار آمده‌ام ولی همیشه این سؤال برایم وجود داشته که چرا آنها که هنوز برای با هم بودن خودشان دلیل محکمی نداشتند من را به این دنیا آوردند.

وی که مشکلات بسیاری برای بزرگ شدن و به دانشگاه رفتن خود داشته است،‌ اضافه کرد: اگر والدین من از هم جدا نبودند عقده خیلی از مسائل همیشه همراهم نبود و در انتخاب شغل ‌،همسر و رشته تحصیلی اینقدر دچار مشکل و نگرانی از آینده‌ام نبودم.

*زنان ایرانی همچنان بر تعهدات خود پایدارند

تعهد به زندگی نه تنها برای خیلی از زنان نسل امروز جامعه ما که برای خیلی از زنان قدیمی‌تر هم دارای قداست و ارزش بوده،‌همچنان دارای قداست است و به هیچ طریقی حاضر نیستند کانون خانواده را رها کنند.

بسیاری از زنان بعد از طلاق با مشکلات اقتصادی و مالی دست به گریبانند و خود به عنوان زنان سرپرست خانوار و به لحاظ داشتن عواطف شدید به خصوص برای فرزندانشان حتی بعد از طلاق هم ازدواج نمی‌کنند و سختی های یک زندگی را به تنهایی به دوش می‌شکند.
میترا _ح که به تازگی ازدواج کرده است در این باره می‌گوید: اگر همسرم خلاف تعهدات اخلاقی‌اش‌ عمل کند، شاید از وی جدا شوم ولی هرگز مسائل مالی و اقتصادی سخت نمی ‌تواند محبت وی رانسبت به من کم کند.

*قوانین جدید از رشد طلاق جلوگیری نمی‌کند

بنابر قوانین حقوقی سال 1353 مرد می‌تواند زن خود را طلاق دهد و اگر بخواهد مجددًا هم ازدواج کند در صورتی که زن دارد رضایت همسر اول خود را جلب کند.
در صورتیکه در بند 23 "لایحه حمایت از خانواده " برای حمایت از خانواده باید کاربرد داشته باشد،‌ این قانون حذف شده است و مرد می‌تواند بدون رضایت همسر اول ازدواج مجدد داشته باشد.
"عندالاستطاعه کردن مهریه " در مقابل " عندالمطالبه بودن "
عندالاستطاعه کردن مهریه از لحاظ قانونی معتبر نیست و جاری کردن چنین طرح‌های هیچ نقشی در جلوگیری از روند طلاق نخواهد داشت.

* حفظ قداست ازدواج مهم است نه ایجاد راه برای ازدواج‌های مجدد
در ازدواج آنچه مهم است فهمیدن حرف طرف مقابل برای رسیدن به ابعاد مشترک زندگی است،‌ در امر ازدواج انتخاب درست بسیار مهم است، چراکه تا قبل از اینکه آشیانه‌ای ساخته شود باید به فکر این بود که آیا این آشیانه متناسب با طوفان‌های سخت زندگی ساخته شده است، ‌پس نباید خیلی احساسی و سطحی انتخاب کنیم.
با توجه به اینکه شرایط بعد از طلاق به خصوص برای زنان بسیار بدتر و خطرناکتر از مردان است؛ مسئولین به جای اینکه به فکر چاره‌ای برای پایدارتر کردن زندگی جوان‌ها داشته باشند با صدور طرح‌ها و قوانین جدید جو جاکم در جامعه را تنش‌زا می‌کنند.

بیشتر بودن آثار مخرب طلاق بر فرزندان دختر

طلاق همیشه آخرین راه است اما متأسفانه خانواده‌ها در حال حاضر طلاق را به عنوان اولین راه انتخاب می‌کنند اما باید بدانند که پشت پرده طلاق سراب است.
مشکلات اقتصادی، اعتیاد، تضاد‌های فرهنگی و حقوقی، ازدواج مجدد مرد‌ها، خیانت و دخالت اطرافیان از عوامل طلاق در خانوادهاست.
وی مشکلات بعد از طلاق را برای زنان بیشتر از مردان دانست و بیان داشت: مسائل روحی و روانی و مشکلات اجتماعی از آثار بعد از طلاق است.
نگاه جامعه به زنان مطلقه نگاه مناسبی نیست، بچه‌ها در پی طلاق پدر و مادر خود روحیه خجالتی پیدا کرده و پرخاشگر می‌شوند.
افسردگی، مختل شدن روابط اجتماعی و داشتن روحیه عصبی از دیگر آثار طلاق در زنان است.
با گسست خانواده‌ها، ناهنجاری‌های اجتماعی نیز افزایش می‌یابد و زمانی که هسته اصلی جامعه که خانواده‌ است، متلاشی شود مسلماً در جامعه نیز تاثیر زیادی خواهد گذاشت.
فرزندان دختر به دلیل اینکه باید در آینده مورد انتخاب قرار گیرند و با معیار‌های خاصی پذیرفته شوند، آثار طلاق بیشتر روی آنها تاثیر می‌گذارد.
بهتر است دختران و پسران قبل از ازدواج بیشتر با رفتار‌های یکدیگر آشنا شوند و از مشاوران مجرب استفاده کنند.

طلاق زنان را در هم می‌شکند

بررسی‌ها نشان داده که زنانی که متارکه می‌کنند، تا 2 سال از هم‌سن‌وسال‌های‌شان پیرتر به نظر می‌رسند

فرنوش صفوی‌فر:

تا به حال به اثار و عوارض روانی و اجتماعی طلاق، به ویژه در زنان، بسیار پرداخته شده، اما این بار محققان جراحی پلاستیک، روی پوست این زنان بررسی کردند و دریافتند زنانی که از همسرشان جدا می‌شوند، تا 2 سال پیرتر از هم‌سن‌وسال‌های‌شان به نظر می‌رسند.

محققان در دانشگاه
Case Western Reserve،186 دوقلوی همسان را به عنوان نمونه انتخاب کردند و از آنها در مورد سوابق پزشکی، عادت‌های روزمره و همچنین وضعیت خانوادگی‌شان سوال کردند. سپس تصویر همه آنها را به افرادی دادند که از این سوابق خبر نداشتند و از آنها خواستند از روی ظاهر تصویر این افراد سن آنها را حدس بزنند.

وقتی زنانی که طلاق گرفته بودند با خواهر دوقلوی‌شان که هیچ‌گاه ازدواج نکرده بود، یا ازدواج بادوامی داشت یا حتی همسرش فوت کرده بود، مقایسه شدند، مشخص شد که زنان مطلقه تا 2 سال پیرتر به نظر می‌رسند. این نتایج در شماره اخیر نشریه جراحی ترمیمی و پلاستیک، منتشر شده است.

عوامل زیادی به عنوان عامل پیری زودرس پوست معرفی شده‌اند که استرس‌های گوناگون، به ویژه استرس‌های مزمن، یکی از مهم‌ترین آنهاست. متخصصان پوست، عواملی همچون مواجهه بیش از حد با نور افتاب را هم به عنوان یکی از شایع‌ترین این عوامل مطرح می‌کنند. (پرتوهای فرابنفش نور خورشید سبب پیری زودرس پوست می‌شود) مواجهه با سموم موجود در دود سیگار، هم برای خود فرد سیگاری و هم برای اطرافیان او، می‌تواند باعث چروکیده شدن پوست صورت شود و فرد را پیرتر از آن چه که هست، نشان دهد. مصرف الکل و نیز برخی داروها، از جمله داروهای ضدافسردگی هم دراین مورد موثرند.

متخصصان زیبایی معتقدند کم کردن وزن، با سرعت بالا هم می‌تواند اثر نامطلوبی روی سلامت و زیبایی پوست بگذارد؛ چنان که اندکی چاقی صورت، به خصوص در ناحیه گونه‌ها، می‌تواند فرد را جوان‌تر و شاداب‌تر نشان دهد. (در نوعی بازسازی گونه‌ها، از افزودن چربی به زیر پوست این ناحیه، استفاده می‌شود.)

مطالعات همچنین نشان داده است که افراد با پوست روشن، بیشتر از سایرین در معرض عوامل پیرکننده پوست هستند و باید مراقبت بیشتری از پوست خود، در برابر این عوامل، به خرج دهند. (عدم مواجهه با نور آفتاب، استفاده از کرم‌های ضدآفتاب، دوری از دود سیگار و سایر عوامل) حتی خود پوست روشن می‌تواند عاملی باشد که چروک‌های ریز صورت بیشتر به نظر ایند و فرد مسن‌تر نشان داده شود؛ چنان که مطالعه‌ای که توسط محققان دانشگاه گوتینگن انجام شد و اکتبر سال 2006 در نشریه تکامل و رفتار بشر چاپ شد، نشان می‌دهد که افراد با پوست روشن، به طور متوسط 10 تا 12 سال مسن‌تر از هم‌سن‌وسال‌های خود به نظر می‌رسند.

نکته جالب توجه که از برخی تحقیقات انجام‌شده در این زمینه برمی‌آید آن که، این عوامل به خصوص در سنینی که انتظار نداریم پوست چروکیده شود، بیشترین تاثیر خود را بر آن به جا می‌گذارند، یعنی سنین زیر 40 سالگی. در حالی که مواجهه با این عوامل، در سنین بالاتر از 40 سال، چندان تفاوتی را بین افراد ایجاد نمی‌کند.

طلاق به خاطر ترس از موش!

طلاق به خاطر ترس از موش!

مرد جوانی که از ترسو بودن همسرش خسته شده بود برای طرح دادخواست طلاق به دادگاه خانواده رفت.

زوج جوانی با مراجعه به دادگاه از قاضی خواستند به پرونده آنان هر چه سریع تر رسیدگی و تکلیف زندگی ناموفق شان را مشخص کند.
قاضی دادگاه پس از اینکه طرفین را به آرامش دعوت کرد از مرد جوان خواست دلایلش را برای مراجعه به دادگاه خانواده بیان کند. این مرد با اظهار پشیمانی از انتخاب همسرش گفت؛ دو سال پیش از طریق یکی از دوستانم با پروین آشنا شدم و پس از گذشت زمان کوتاهی به شدت به هم علاقه مند شدیم به طوری که از وی خواستم درباره ازدواج با خانواده اش صحبت کند. پس از انجام مراسم خواستگاری پروین را با مهریه 350 سکه بهار آزادی به عقد خود درآوردم.

وی ادامه داد؛ پس از اینکه زندگی مشترک مان را آغاز کردیم متوجه شدم پروین به شدت ترسو است و از هر چیز کوچکی وحشت می کند حتی با دیدن سوسک و جانوران کوچک تمام همسایگان را برای کمک به منزل می آورد.

مرد جوان افزود؛ چند روز پیش وقتی در محل کارم بودم پروین با تلفن همراهم تماس گرفت و با گریه و زاری از من خواست برای کمک به وی سریع به منزل بروم. او بلافاصله تلفن را قطع کرد. من که خیلی ترسیده بودم با آژانس به منزل مان رفتم و زمانی که در را باز کردم همسرم را دیدم که روی اپن آشپزخانه ایستاده بود و گریه می کرد، وقتی از وی مشکل را پرسیدم گفت در راهروی حمام منزل مان یک موش دیده است. از همان روز درگیری ما شروع شد. دیگر خسته شده ام. همسرم نمی خواهد خودش را تغییر دهد و به همین دلیل قصد دارم وی را طلاق دهم چون او با جیغ هایش آرامشم را به هم ریخته است.

قاضی شعبه پس از ثبت اظهارات این مرد از پروین خواست او نیز حرف هایش را مطرح کند. زن جوان گفت از بچگی از هر جانوری می ترسیدم و همسرم مدام مرا به خاطر ترسو بودنم مورد سرزنش قرار می دهد و من را درک نمی کند. ترس دست خودم نیست و دیگر طاقت سرزنش های شوهرم را ندارم.

پس از ثبت اظهارات طرفین پرونده قاضی دادگاه رسیدگی به موضوع را به آینده موکول کرد.

ازدواج اجباری و آسیب‌های آن

‌احتمال طلاق در ازدواج اجباری قبل از بلوغ بیشتر است

فردی که به اجبار ازدواج می‌کند باید از نظر فکری و جسمی به بلوغ کامل رسیده باشد، در غیر این صورت احتمال طلاق برای زندگی چنین فردی بیشتر است

ازدواج امری طبیعی است بنابر این در این امر هر فردی، خود باید شخص مورد نظرش را انتخاب کند اما متأسفانه فقر مادی به خانواده‌ها چنین اجازه‌ای را نمی‌دهد.

در مناطق محروم و همچنین خانواده‌هایی که وضعیت اقتصادی مناسبی ندارند، گاهی فرزندان خود را به سمت یک ازدواج اجباری سوق می‌دهند.

با گسترش ماهواره و اینترنت در کشورمان، خطراتی که فرزندان را تهدید می‌کند بیشتر شده است و گاهی والدین برای مصون نگه‌داشتن فرزندشان از این آسیب‌ها به اجبار برای آنها همسری انتخاب می‌کنند.
قلم‌بر ادامه داد: افرادی که به یک ازدواج اجباری تن می‌دهند بعد از مدتی از نظر جسمانی، روحی و روانی دچار آسیب می‌شوند.
احساس تنهایی و شرم، ضعف‌های فکری، خود‌کشی و همسر‌کشی از عواقب ازدواج اجباری است.
ازدواج اجباری برای پسران هم اتفاق می‌افتد اما دختران در چنین ازدواج‌‌هایی بیشتر آسیب می‌بینند.
همسرانی که به اجبار با هم ازدواج کرده‌اند اگر با یکدیگر همفکری کنند، کمتر مورد آسیب قرار می‌گیرند اما اگر یکی از طرفین دیگری را فقط برای مسائل جنسی بخواهد، زندگی آنها هیچ سرانجامی نخواهد داشت.
افراد باید بدانند که مشاوران در زمینه‌های مختلف می‌توانند دست یاری به آنها دهند اما این جزئی از کار است و خود فرد باید در زندگی‌اش نقش اساسی داشته باشد.
افراد در ازدواج اجباری حداقل شناخت را از یکدیگر ندارند و عدم شناخت کامل در زندگی، مشکلاتی را ایجاد می‌کند.
افرادی که به اجبار با یکدیگر ازدواج کرده‌‌اند بعد از به دنیا آمدن فرزندشان در زمینه ابراز محبت به آنها دچار افراط و تفریط شده و کودکان چنین خانواده‌هایی نیز در معرض آسیب شدید هستند.