طلاق یک فاجعه است. اما اگر تنها راهحل موجود باشد، وظیفه داریم اثرات مخرب آن را به حداقل برسانیم. یادگیری نیز موضوع مشخص و واحدی نیست بلکه تقریبا همه رفتارها و فعالیتهایی که ما در طول زندگی انجام میدهیم از تجارب یادگیری سرچشمه میگیرد. کودکان قربانیان بلافصل والدین خویش هستند.
اگر پدر و مادر نتوانسته فضای مطلوب و شادیبخش خانوادگی را فراهم کند دستکم باید بیاموزد که چگونه آنان را از صدمات ناشی از طلاق تا حد امکان در امان نگه دارد.
ستیزهای خانواده که سرانجام به جدایی و طلاق منجر میشود، رفتاری است نابهنجار و غیرطبیعی و تاثیر مستقیمی دارد در ایجاد انگیزه و یادگیری فرزندان دو زوج بالغ و عاقل یا فرزندانی که همین والدین کماحساس و کمعاطفه آنها را به این جهان هستی آورده و اکنون با یک تصمیم آنها را تنها و بیکس رها میکنند و به دنبال زندگی جدید خود میروند و فرزندان میمانند و یک دنیا مشکلات و کشمکشهایی که از توان فرزند خارج است و انگیزه یادگیری را از بین میبرد و فکرهای زیادی از جمله ترس از دست دادن پدر و مادر او را مشغول میکند. این ترس از تنهایی و رها شدن غالبا با جدایی پدر و مادر افزایش مییابد.
اتکای مطلق جسمی و روحی کودکان به والدین و وابسته بودن کامل زندگی آنها به والدین به ویژه در سنین 8، 7 سالگی که کودک شروع به استقلال بیشتر میکند، هراس و نگرانی او را موجه میسازد. در چنین موقعیتی به دلیل نیاز کودک به دریافت اعتماد به نفس بیشتر خواهشها و زیادهطلبیهایش رو به افزایش میگذارد و او را از پدر و مادر دور و بیگانه میکند افسردگی و ناراحتیهای روحی در کودک از تاثیرات جدایی والدین و جدا شدن کودک از آنهاست که در فرزندان طلاق به وجود آمده و مانع ایجاد انگیزه برای یادگیری میباشد.
احساس گناه در طفل و گوشهگیری از اثرات شرم جدایی است که تاثیر مستقیمی در امر یادگیری و خاموشی انگیزه دارد. امر یادگیری مستلزم خیالی آسوده است که بستری آماده و سلامت روان را طلب میکند و جرقههای پیشرفت در طفلی که با این مشکلات دست و پنجه نرم میکند به خاکستر تبدیل شده و امر یادگیری را مختل کرده و زندگی او را باری به هر جهت میکند و فقط روزگار میگذرانند، نقش خانواده در تربیت و آموزش فردی و اجتماعی در کتب قرون بعد از اسلام چون کیمیای سعادت، قابوسنامه، اخلاق ناصری و بسیاری کتب دیگر گواه این مدعاست.
یافتههای پژوهشی نشان داد که طلاق توانایی والدین در امر انضباط و تربیت و همچنین فراهم ساختن یک برنامه زندگی منظم را کاهش داده و با پیش آمدن چنین وضعیتی، امکان مبتلا شدن بچهها به مسائل و مشکلات یادگیری رفتاری و عاطفی افزایش می یابد و این مشکلات را تا چند نسل آینده میتوان به صورتهای مختلف مشاهده کرد. مجلس سنای استرالیا طی بیانیه یی رسمی از تمامی افراد مجرد این کشور خواست ازدواج کرده و از افراد متاهل نیز درخواست کرد از یکدیگر جدا نشوند چرا که بر اساس تحقیقات منتشرشده از سوی سازمان محیط زیست استرالیا، افراد مجرد دو یا سه برابر مواد زائد و آشغال تولید کرده و به دلیل مجرد بودن، باعث نابودی کره زمین می شوند.
سناتور استیو فیلدینگ گفت؛ «طلاق و تجرد تنها باعث بدتر شدن اوضاع جوی، بروز تغییرات نامناسب آب و هوایی و گرم تر شدن هوای کره زمین می شود. جدا شدن افراد باعث می شود فرد مجرد و مطلقه از اتاق های بیشتری استفاده کرده و به تبع آن از انرژی الکتریسیته بیشتری استفاده کند. از طرفی دیگر مصرف آب برای یک فرد مجرد بیشتر از افراد متاهل است.
پس از آن نیز تولید گازهای گلخانه یی به ویژه کربن نیز افزایش می یابد چرا که یک زوج می توانند با یک خودرو به رفت و آمد بپردازند، اما اگر طلاق بگیرند باید از دو خودرو استفاده کنند. به همین دلیل، طلاق یا مجرد بودن افراد بر طبیعت و محیط زیست اثرگذار است.» جدایی دردناک است و این یک حقیقت تلخ است. مگر این که شخص از نظر احساسی بسیار سرد و غیرصمیمی باشد. شاید گریه کردن سادهترین کاری باشد که در چنین مواقعی میتوان انجام داد.اما فرد نیاز به زمان دارد. زمانی برای سپری کردن و غلبه بر سختی و التیام نسبی زخمها.
کارشناسان این زمان را زمان سوگواری مینامند. چنانچه شما نیزپس از مدتی که در زندگی مشترک بودهاید از همسرتان جدا شدهاید ، نیاز به این زمان سوگواری دارید. پس نخواهید آن را انکار کنید.
آنچه مسلم است دوران پس از جدایی و طلاق برای هیچکدام از زوجین نمی تواند دوران طلایی باشد همچنین برای اطرافیان آنها حتی گاهی ممکن است به کدورت های ریشه دار ختم گردد به قول ارد بزرگ :گسستن دو همسر می تواند خاندانی را از هم بپاشد .
اما بهترین راه برای بهتر سپری کردن این دوران چیست؟
واقعیت این است که پاسخ این پرسش بستگی دارد به این که شما چه نوع شخصیتی دارید. برخی افراد خود را در کارشان غرق میکنند ، برخی دیگر در خانه میمانند و غصه میخورند. برخی دیگر نیز به افراط و تفریط در کارها میپردازند.
بهترین راه علاج آن چیزی است که به جایگزیندرمانی معروف است. به این معنی که فقدان یا کمبود عشق و محبت را با فعالیت یا کار دوستداشتنی دیگر جایگزین کنید. برای مثال، با تغذیه مناسب و رفتن به سالنهای ورزشی و انجام فعالیتهای ورزشی به جسم و بدن خود محبت کنید. اما این که چگونه کار را آغاز کنید به ترتیب زیر است:
با بخشش شروع کنید
جدایی و طلاق بسیار دردناک است و شاید زخمهای زیادی از آن بر روح و روان طرفین مانده باشد ، اما بدانید قطعا شما نیز گفتار و کردار زیبا و دوستداشتنی در این باره نداشتهاید. هر دو از هم رنجیدهخاطر هستید ، اما مرور اتفاقات تلخ فقط حال تان را بدتر میکند. پس سعی کنید با وجود مخالفت با برخی رفتارها بتوانید از آن ها بگذرید و خود را به دست پروردگار بسپارید. البته این کار ساده نیست، اما بهترین مجرا برای خروج و تخلیه ناراحتی و خشم به شمار میرود.
ورزش یعنی خروج از افسردگی
تیلور، یکی از استادان دانشگاه استانفورد معتقد است ورزش یکی از شیوههای موثر برای خروج از افسردگی است. تاثیرات مثبت ورزش بر بدن همواره مورد توجه قرار میگیرد اما تحقیقات مشخص کرده است افرادی که ورزش میکنند با تقویت حافظه و روحیه احساس رضایت بیشتری از زندگی میکنند. ورزش با کاهش استرس و افزایش احساس شادابی موجب احساس بهتر و رضایت بیشتر در افراد صرفنظر از وضعیت زندگی و مشکلات میشود.
متخصصان معتقدند ورزش مانند داروی ضدافسردگی عمل میکند و چنانچه روزانه 30دقیقه سریع راه بروند یا به طور منظم ورزش کنند ، پس از 10 روز تاثیر آن را در بهبود وضعیت روحی و شادابی خود خواهند دید.
از طرف دیگر، چنانچه ورزش به مدت طولانی در فعالیتهای ثابت روزانه گنجانده شود ، موجب عملکرد بهتر مغز شده و مواد شیمیایی مسوول داشتن احساس بهتر و رضایت وارد خون میشود.
|